از شخصی نقل شده که:
سنگ آسیابی را به جائی منتقل می کردند
در کنار دره ای از بار حیوان افتاد و شکست.
ظریفی گفت: خدا را شکر؛که از سرگردانی نجات یافت.
(اقای بهجت ره 594/د2)(1)
------------------------------
(1)حکایت ما هم همین است این انسان هم باید شکسته شود
تا ازین حیرت وسرگردانی در آمده ومتوجه جانان شود.
بسیاری از ماها نوعا بر جوانی یا سلامت یا عافیت یا ثروت
یا شهرت یا عشیره یا خانواده یا میز و دیگر شئونات خود
واطرافیان تکیه می کنیم. بسیار کم هستند کسانی که
بدون ورود مصیبت ها وفقدان ها وتلخی ها به نیستی
و پوچی ما سوی الله پی ببرند. البته غالب موارد قبل
بودن شان خوب است بشرطی که به آن تکیه نشود
که نوعا می شود و دلخوشی قلبی وذهنی انسان میشوند
ولو لسانا ادعای دیگری کنیم.
گوئی در بسیاری از مناصب اجتماعی
در بسیاری از ثروتها و مکنتها
و کثیری از علوم تا انسان به ته ش نرسد
و بالمعاینه پوچی آن را ادراک نکند
ازین خاله بازی ها دست بر نمیدارد.
کلمات کلیدی: کلمات بزرگان / دست نوشته ها